وجه وصفی حال:
embarrassingصفت تفضیلی:
more embarrassedصفت عالی:
most embarrassedخجل، دستپاچه، شرمسار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He always mumbles when he's embarrassed.
همیشه وقتی دستپاچه میشود زیر لب من من میکند.
I was embarrassed by their compliment.
با تعریف آنها خجالت کشیدم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «embarrassed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/embarrassed