آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

    Blocked

    blɒktblɑːkt blɒktblɑːkt

    سوم‌شخص مفرد:

    blocks

    وجه وصفی حال:

    blocking

    معنی blocked | جمله با blocked

    adjective

    مسدود، بسته‌شده، بندآمده، غیرقابل استفاده، بلاک‌شده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The road is blocked.

    جاده مسدود است.

    a blocked account

    حساب مسدود

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a blocked website

    سایت بسته‌شده

    a blocked contact

    مخاطب بلاک‌شده

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد blocked

    1. verb render unsuitable for passage
      Synonyms:
      closed obstructed stopped impeded clogged congested choked barred barricaded occluded filled jammed corked pressed shaped molded
    1. verb shut out from view or get in the way so as to hide from sight
      Synonyms:
      hidden obscured screened obstructed shrouded checked deflected parried tackled charged
    1. verb be unable to remember
      Synonyms:
      forgot forgotten
    1. verb hinder or prevent the progress or accomplishment of
      Synonyms:
      prevented stopped impeded obstructed hindered frustrated checked barred inhibited hampered foiled deterred thwarted stymied blockaded barricaded occluded intercepted clogged dammed opposed stuffed filled stumped embarrassed outlined parried rowed lugged nudged caked annexed squared spiked scotched
      Antonyms:
      opened
    1. adjective completely obstructed or closed off
      Synonyms:
      plugged out of use constipated obstipated infarcted
    1. verb stop from happening or developing
      Synonyms:
      stopped halted
    1. verb prohibit the conversion or use of (assets)
      Synonyms:
      frozen immobilized
    1. verb interfere with or prevent the reception of signals
      Synonyms:
      jammed

    لغات هم‌خانواده blocked

    • noun
      block, blockage, blockade
    • adjective
      blocked, unblocked
    • verb - intransitive
      block
    • verb - transitive
      unblock, blockade

    سوال‌های رایج blocked

    وجه وصفی حال blocked چی میشه؟

    وجه وصفی حال blocked در زبان انگلیسی blocking است.

    سوم‌شخص مفرد blocked چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد blocked در زبان انگلیسی blocks است.

    ارجاع به لغت blocked

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «blocked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blocked

    لغات نزدیک blocked

    • - blockbusting
    • - blockchain
    • - blocked
    • - blocker
    • - blockette
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.