۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Frustrated

ˈfrʌstreɪtɪd frʌˈstreɪtɪd

سوم‌شخص مفرد:

frustrates

وجه وصفی حال:

frustrating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1

سرخورده، درمانده، ناامید، دلسرد، ناکام

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I was frustrated with my slow internet connection.

به خاطر اتصال ضعیف اینترنتم درمانده شده بودم.

The teacher became frustrated with the students' lack of attention.

معلم به خاطر فقدان توجه دانش‌آموزان دلسرد شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد frustrated

  1. adjective disappointed, thwarted
    Synonyms:
    discouraged defeated disheartened unsatisfied irked resentful embittered stymied thwarted foiled balked stonewalled fouled up crabbed cramped crimped ungratified unsated unslaked through the mill hung up on up the wall
    Antonyms:
    fulfilled encourage stimulated uplifted inspirited

سوال‌های رایج frustrated

وجه وصفی حال frustrated چی میشه؟

وجه وصفی حال frustrated در زبان انگلیسی frustrating است.

سوم‌شخص مفرد frustrated چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد frustrated در زبان انگلیسی frustrates است.

ارجاع به لغت frustrated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frustrated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frustrated

لغات نزدیک frustrated

پیشنهاد بهبود معانی