در کمال ناامیدی، ناامیدانه، بهطرز ناامیدکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The project was progressing frustratingly slow.
پروژه بهطرز ناامیدکنندهای کند پیش میرفت.
She frustratingly realized she had forgotten her keys again.
او در کمال ناامیدی متوجه شد که دوباره کلیدهایش را فراموش کرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «frustratingly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frustratingly