آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Constipated

ˈkɑːnstəpeɪt̬ɪd ˈkɑːnstəpeɪt̬ɪd ˈkɒnstɪpeɪtɪd

معنی constipated

adjective

یبس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد constipated

  1. adjective have difficult or incomplete or infrequent evacuation of the bowels
    Synonyms:
    obstructed bound costive
    Antonyms:
    unconstipated

ارجاع به لغت constipated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «constipated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/constipated

لغات نزدیک constipated

پیشنهاد بهبود معانی