با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Constipation

ˌkɑːnstəˈpeɪʃn ˌkɒnstəˈpeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
یبوست، خشکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد constipation

  1. noun The act of making something futile and useless (as by routine)
    Synonyms: stasis of the lower bowel, alimentary stoppage, stultification, irregularity, costiveness, impairment, deadening

ارجاع به لغت constipation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «constipation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/constipation

لغات نزدیک constipation

پیشنهاد بهبود معانی