آخرین به‌روزرسانی:

Embarrassingly

ɪmˈberəsɪŋli ɪmˈbærəsɪŋli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور خجالت‌آور، به‌طور شرم‌آور، به‌طور ضایع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She had been embarrassingly drunk.

او به‌طرز شرم‌آوری مست شده بود.

The test was embarrassingly easy.

امتحان به‌طرز ضایعی آسان بود.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده embarrassingly

  • adverb
    embarrassingly

ارجاع به لغت embarrassingly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «embarrassingly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/embarrassingly

لغات نزدیک embarrassingly

پیشنهاد بهبود معانی