سومشخص مفرد:
troublesوجه وصفی حال:
troublingصفت تفضیلی:
more troubledصفت عالی:
most troubledمشکلدار، پُردردسر، سخت، دشوار
the troubled company
شرکت مشکلدار
Having a baby can be kill or cure for a troubled marriage.
بچهدار شدن میتواند یک ازدواج پُردردسر را نابود کند یا آن را درمان کند.
مضطرب، دلواپس، نگران، عصبی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is a very troubled man.
او مردی بسیار دلواپس است.
his troubled face
چهرهی مضطرب او
وجه وصفی حال troubled در زبان انگلیسی troubling است.
سومشخص مفرد troubled در زبان انگلیسی troubles است.
صفت تفضیلی troubled در زبان انگلیسی more troubled است.
صفت عالی troubled در زبان انگلیسی most troubled است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «troubled» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/troubled