فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Terrified

ˈterəfaɪd ˈterəfaɪd

صفت تفضیلی:

more terrified

صفت عالی:

most terrified

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1

ترسیده، وحشت‌زده، مرعوب، خوف‌زده (به‌شدت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

She became terrified after watching that horror movie.

او بعداز دیدن آن فیلم ترسناک، وحشت‌زده شد.

I was terrified to speak in front of so many people.

از صحبت کردن جلوی این‌همه آدم به‌شدت ترسیده بودم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The terrified passengers screamed for help.

مسافران خوف‌زده، فریاد کمک سر دادند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد terrified

  1. adjective thrown into a state of intense fear or desperation
    Synonyms:
    afraid scared frightened alarmed panicked panicky panic-stricken panic-struck aghast frozen awed

ارجاع به لغت terrified

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «terrified» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/terrified

لغات نزدیک terrified

پیشنهاد بهبود معانی