با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Panic-stricken

    ˈpænɪkstrɪkən ˈpænɪkstrɪkən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    هراس‌زده، دهشت‌زده (panic-struck هم می‌گویند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The panic-stricken people were jumping out of the windows of the burning building.
    - مردم هراس‌زده از پنجره‌های ساختمانی که دچار حریق شده بود، به خارج می‌پریدند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد panic-stricken

    1. adjective Thrown into a state of intense fear or desperation
      Synonyms: terrified, panic-struck, panicky, hysterical, panicked, fearful, frightened

    ارجاع به لغت panic-stricken

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «panic-stricken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/panic-stricken

    لغات نزدیک panic-stricken

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی