صفت تفضیلی:
more fearfulصفت عالی:
most fearfulترسیده، نگران، هراسیده، وحشتزده
The students were fearful of the strict teacher's wrath.
دانشآموزان نگران تنبیه سختگیرانهی معلم بودند.
My sister was fearful of failing the exam and studied diligently all night.
خواهرم نگران رد شدن در امتحان بود و کل شب را با پشتکار درس خواند.
fearful for the country's safety
نگران امنیت کشور
a fearful look
ظاهری وحشتزده
ترسناک، بیمناک، هراسناک، ترسآور، وحشتناک، خوفانگیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They spent a fearful night in the jungle.
آنان شب هولناکی را در جنگل گذراندند.
بد، خیلی بد، افتضاح
fearful slum conditions
وضع افتضاح محلهی فقیرنشین
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fearful» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fearful