فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Chickenhearted

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: chicken-hearted

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

بزدل، جبون، ترسو، گنجشک‌دل، بزدلانه (رفتار و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

I refuse to work with such a chicken-hearted team who always shies away from challenges.

من از کار با چنین تیم بزدلی که همیشه از چالش‌ها دوری می‌کنند، امتناع می‌کنم.

His chickenhearted behavior in the face of danger was disappointing.

رفتار بزدلانه‌ی او در مواجهه با خطر ناامیدکننده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chickenhearted

  1. adjective ignobly lacking in courage
    Synonyms:
    cowardly chicken yellow faint-hearted gutless yellow-bellied craven unmanly lily-livered dastardly pusillanimous white-livered

ارجاع به لغت chickenhearted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chickenhearted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chickenhearted

لغات نزدیک chickenhearted

پیشنهاد بهبود معانی