فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Chicken-fried

American: ˈtʃɪkənˈfraɪd British: ˈtʃɪkɪnfraɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    (آشپزی) سرخ‌کرده و دارای لایه‌ای از خمیر سرخ‌کرده (مانند مرغ سوخاری)
    • - chicken-fried steak
    • - گوشت گاو سوخاری (سرخ‌کرده)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت chicken-fried

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chicken-fried» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chicken-fried

لغات نزدیک chicken-fried

پیشنهاد بهبود معانی