فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Chicken-fried

American: ˈtʃɪkənˈfraɪd British: ˈtʃɪkɪnfraɪd

معنی و نمونه‌جمله

adjective

(آشپزی) سرخ‌کرده و دارای لایه‌ای از خمیر سرخ‌کرده (مانند مرغ سوخاری)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

chicken-fried steak

گوشت گاو سوخاری (سرخ‌کرده)

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت chicken-fried

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chicken-fried» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chicken-fried

لغات نزدیک chicken-fried

پیشنهاد بهبود معانی