Intimidated

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    intimidates
  • وجه وصفی حال:

    intimidating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ترسانده‌شده، ترسیده، سراسیمه، وحشت‌زده، مرعوب، سهم‌زده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the intimidated boy
- پسر ترسانده‌شده
- the intimidated businessmen
- تاجرانِ سهم‌زده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intimidated

  1. adjective frightened
    Synonyms:
    afraid terrified daunted cowed bullied browbeaten

ارجاع به لغت intimidated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intimidated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intimidated

لغات نزدیک intimidated

پیشنهاد بهبود معانی