فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Bullied

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    bullies
  • وجه وصفی حال:

    bullying

معنی

adjective C1
مورد آزار و اذیت واقع شده، مورد توهین یا خشونت قرار گرفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bullied

  1. verb be bossy towards
    Synonyms:
    bossed intimidated threatened coerced oppressed harassed annoyed frightened cowed domineered browbeaten hectored menaced terrorized victimized ride teased antagonized swaggered huffed blustered punished strong-armed bullyragged bludgeoned dragooned bounced
    Antonyms:
    allowed
  1. verb domineer
    Synonyms:
    intimidated
    Antonyms:
    urged cajoled flattered

ارجاع به لغت bullied

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bullied» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bullied

لغات نزدیک bullied

پیشنهاد بهبود معانی