امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Intimidating

    ɪˈtɪmədeɪtɪŋ ɪˈtɪmədeɪtɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      intimidated

    • شکل سوم:

      intimidated

    • سوم‌شخص مفرد:

      intimidates

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    هولناک، وحشتناک، ترسناک، اضطراب‌آور، رعب‌آور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - an intimidating manner
    - رفتار هولناک
    - Some people find interview situations very intimidating.
    - به‌ نظر بعضی‌ها مصاحبه‌ شدن خیلی اضطرا‌ب‌آور است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد intimidating

    1. adjective threatening
      Synonyms: aggressive, bullying, frightening, pressuring, terrifying, terrorizing

    ارجاع به لغت intimidating

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «intimidating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intimidating

    لغات نزدیک intimidating

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند