گذشتهی ساده:
frightenedشکل سوم:
frightenedسومشخص مفرد:
frightensصفت تفضیلی:
more frighteningصفت عالی:
most frighteningوحشتناک، ترسناک، مهیب، هولناک
a frightening experience
تجربهای هولناک
a frightening film
فیلمی وحشتناک
بینهایت، خیلی زیاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My car insurance payments are frightening.
قسطهای بیمهی ماشینم خیلی زیاد است.
frightening debts
بدهیهای خیلی زیاد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «frightening» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frightening