امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Dispiriting

    dɪˈspɪrət̬ɪŋ dɪˈspɪrɪtɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    دلسردکننده، نومیدکننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد dispiriting

    1. adjective tending to cause sadness or low spirits
      Synonyms:
      sad depressing gloomy dismal cheerless blue joyless melancholy
    1. verb lower someone's spirits; make downhearted
      Synonyms:
      depressing saddening dejecting demoralizing dismaying oppressing
    1. verb to make less hopeful or enthusiastic
      Synonyms:
      discouraging disheartening
    1. adjective destructive of morale and self-reliance
      Synonyms:
      demoralizing disheartening demoralising

    ارجاع به لغت dispiriting

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dispiriting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dispiriting

    لغات نزدیک dispiriting

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی