فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Discretionary

dɪˈskreʃneri dɪˈskreʃənri

صفت تفضیلی:

more discretionary

صفت عالی:

most discretionary

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

احتیاطی، بصیرتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

discretionary power

قدرت تصمیم‌گیری، اختیار

discretionary correction

تعزیر، کیفر دادن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد discretionary

  1. adjective open to choice
    Synonyms:
    optional elective open nonmandatory nonobligatory facultative unrestricted leftover at the call judge and jury
    Antonyms:
    nondiscretionary

ارجاع به لغت discretionary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discretionary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/discretionary

لغات نزدیک discretionary

پیشنهاد بهبود معانی