امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Crocodile

ˈkrɑːkədaɪl ˈkrɒkədaɪl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    crocodiles

توضیحات

شکل عامیانه‌ی این لغت: croc

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
جانورشناسی کروکودیل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The zookeeper fed chunks of meat to the hungry crocodile.
- نگهبان باغ‌وحش تکه‌های گوشت را به کروکودیل گرسنه داد.
- the crocodile's powerful tail
- دم قدرتمند کروکودیل
noun countable informal
انگلیسی بریتانیایی صف (به‌ویژه از دانش‌آموزان که دوبه‌دو راه می‌روند)
- The crocodile of children walked hand in hand through the park.
- صف بچه‌ها دست در دست هم در پارک قدم می‌زدند.
- The group of students formed a crocodile.
- گروه دانش‌آموزان یک صف را تشکیل دادند.
noun
پوست کروکودیل
- He wore a belt made of crocodile.
- کمربندی ساخته‌شده از پوست کروکودیل بسته بود.
- His new boots were crafted from the finest crocodile.
- چکمه‌های جدیدش از بهترین پوست کروکودیل ساخته شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت crocodile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crocodile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crocodile

لغات نزدیک crocodile

پیشنهاد بهبود معانی