فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Crocodile

ˈkrɑːkədaɪl ˈkrɒkədaɪl

شکل جمع:

crocodiles

توضیحات:

شکل عامیانه‌ی این لغت: croc

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

جانورشناسی کروکودیل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

The zookeeper fed chunks of meat to the hungry crocodile.

نگهبان باغ‌وحش تکه‌های گوشت را به کروکودیل گرسنه داد.

the crocodile's powerful tail

دم قدرتمند کروکودیل

noun countable informal

انگلیسی بریتانیایی صف (به‌ویژه از دانش‌آموزان که دوبه‌دو راه می‌روند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The crocodile of children walked hand in hand through the park.

صف بچه‌ها دست در دست هم در پارک قدم می‌زدند.

The group of students formed a crocodile.

گروه دانش‌آموزان یک صف را تشکیل دادند.

noun

پوست کروکودیل

He wore a belt made of crocodile.

کمربندی ساخته‌شده از پوست کروکودیل بسته بود.

His new boots were crafted from the finest crocodile.

چکمه‌های جدیدش از بهترین پوست کروکودیل ساخته شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت crocodile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crocodile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crocodile

لغات نزدیک crocodile

پیشنهاد بهبود معانی