memory, mind, memoir
آن خاطره همیشه در ذهنم خواهد ماند.
That memory will abide in my mind forever.
همیشه آن خاطره را عزیز خواهم داشت.
I will always hold that memory dear.
remembrance, recollection, reminiscence, memento
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آلبوم عکس خاطرهی زیبایی از سفر خانوادهمان به اروپا بود.
The photo album was a beautiful remembrance of our family's trip to Europe.
خاطرهی جوانی
remembrance of youth
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خاطره» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خاطره