با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Exhilarating

    ɪɡˈzɪləreɪtɪŋ ɪɡˈzɪləreɪtɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      exhilarated

    • شکل سوم:

      exhilarated

    • سوم‌شخص مفرد:

      exhilarates

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    وجدآور، هیجان‌انگیز، مهیج، شعف‌انگیز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - an exhilarating experience
    - تجربه‌ی هیجان‌انگیز
    - an exhilarating walk in the mountains
    - راه‌پیمایی نشاط‌آور در کوهستان
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد exhilarating

    1. adjective stimulating, cheering
      Synonyms: animating, animative, bracing, breathtaking, electric, elevating, enlivening, exalting, exciting, exhilarant, exhilarative, exhilaratory, eye-popping, gladdening, inspiring, inspiriting, intoxicating, invigorating, quickening, rousing, stimulative, stirring, thrilling, tonic, uplifting, vitalizing
      Antonyms: agitating, boring, depressing, discouraging, upsetting, worrying

    ارجاع به لغت exhilarating

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «exhilarating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exhilarating

    لغات نزدیک exhilarating

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی