امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Breathtaking

    ˈbreθˌteɪkɪŋ ˈbreθˌteɪkɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective B2
    مهیج، باهیجان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد breathtaking

    1. adjective beautiful, awesome
      Synonyms:
      amazing impressive stunning exciting thrilling moving magnificent astonishing awesome beautiful overwhelming awe-inspiring heart-stirring heart-stopping spine-tingling hair-raising
      Antonyms:
      ugly disgusting

    ارجاع به لغت breathtaking

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «breathtaking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/breathtaking

    لغات نزدیک breathtaking

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی