Impressive

    ɪmˈpresɪv ɪmˈpresɪv
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more impressive

    • صفت عالی:

      most impressive

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective B2
    مؤثر، برانگیزنده، برانگیزنده احساسات، گیرا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - an impressive collection of short poems
    - مجموعه‌ای تحسین‌انگیز از اشعار کوتاه
    - an impressive building
    - بنای پرابهت
    - a very impressive performance
    - اجرای بسیار گیرا
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد impressive

    1. adjective powerful, influential
      Synonyms:
      important effective striking grand majestic imposing notable monumental stirring moving touching profound remarkable thrilling exciting dramatic intense deep impressive arresting absorbing affecting inspiring prime vital forcible towering noble rousing splendid stately superb cool passionate penetrating august consequential eloquent excited extraordinary lavish luxurious massive momentous well-done
      Antonyms:
      unimportant insignificant ineffective unimpressive inconsequential weak

    لغات هم‌خانواده impressive

    ارجاع به لغت impressive

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «impressive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impressive

    لغات نزدیک impressive

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه