فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Consequential

ˌkɑːnsəˈkwent͡ʃl̩ ˌkɒnsɪˈkwenʃl̩

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

نتیجه‌ای، مهم، دارای اهمیت، پربرایند، استنتاجی، بااهمیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

her accident and a consequential loss of eyesight

تصادف او و درنتیجه از دست دادن بینائی‌اش

A university education is very consequential in later success.

آموزش دانشگاهی در موفقیت بعدی از اهمیت شایانی برخوردار است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد consequential

  1. adjective significant
    Synonyms:
    important big serious considerable substantial material meaningful weighty grave momentous eventful far-reaching
    Antonyms:
    unimportant insignificant inconsequential uneventful

لغات هم‌خانواده consequential

ارجاع به لغت consequential

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «consequential» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consequential

لغات نزدیک consequential

پیشنهاد بهبود معانی