فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Conservancy

kənˈsɜ˞ːvnsi kənˈsɜːvnsi

معنی‌ها

noun

حراست (یا حفاظت یا نیکداشت) منابع طبیعی، حفاظت زیست بوم

noun

(انگلیس) انجمن نیکداشت (که کارش سرپرستی امور مربوط به جنگل‌ها و رودها و آب‌های ساحلی و غیره است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun

سازمان نیکداشت (هر سازمانی که کارش سرپرستی و نگهداری منابع طبیعی و محیط زیست باشد)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conservancy

  1. noun the careful guarding of an asset
    Synonyms:
    management preservation conservation husbandry

ارجاع به لغت conservancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conservancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conservancy

لغات نزدیک conservancy

پیشنهاد بهبود معانی