آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۰ مرداد ۱۴۰۴

    Consequently

    ˈkɑːnsəkwəntli ˈkɒnsəkwəntli

    معنی consequently | جمله با consequently

    adverb B2

    بنابراین، در نتیجه، نتیجتاً، به تبع آن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The teacher is sick; consequently, we won't have class today.

    معلم مریض است؛ بنابراین امروز کلاس نخواهیم داشت.

    The student did not study for the exam and consequently, received a low grade.

    دانش‌آموز برای امتحان درس نخواند؛ در نتیجه نمره‌ی پایینی گرفت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد consequently

    1. adverb (sentence connectors) because of the reason given
      Synonyms:
      therefore accordingly ergo thereupon wherefore

    لغات هم‌خانواده consequently

    • noun
      consequence
    • adjective
      consequent, consequential
    • adverb
      consequently, inconsequentially

    سوال‌های رایج consequently

    معنی consequently به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «Consequently» در زبان فارسی به «در نتیجه»، «بنابراین» یا «از این رو» ترجمه می‌شود.

    «Consequently» قیدی است که برای بیان نتیجه یا پیامد یک اتفاق، اقدام یا وضعیت استفاده می‌شود. این کلمه نشان می‌دهد که چیزی به طور مستقیم یا منطقی به دنبال یک علت یا دلیل مشخص رخ داده است. به عبارتی، وقتی می‌گوییم «consequently»، قصد داریم تأکید کنیم که یک اتفاق یا وضعیت، حاصل طبیعی یا منطقی اتفاق یا تصمیم قبلی است.

    در زبان انگلیسی، «consequently» معمولاً برای پیوند دادن جملات یا بخش‌هایی از متن به کار می‌رود تا رابطه علت و معلولی را نشان دهد. برای مثال جمله «He didn’t study; consequently, he failed the exam.» به معنی «او درس نخواند؛ بنابراین، در امتحان رد شد.» نمونه‌ای از کاربرد این قید در بیان نتیجه‌ای واضح و مستقیم است.

    این واژه در نوشتارهای رسمی، علمی، مقالات تحلیلی و متون حقوقی بسیار کاربرد دارد زیرا ساختار منطقی و استدلالی متن را تقویت می‌کند و به خواننده کمک می‌کند تا مسیر استنتاج و پیامدها را به راحتی دنبال کند. استفاده صحیح از «consequently» باعث شفافیت بیان و ارتباط بهتر ایده‌ها می‌شود.

    از لحاظ معنایی، «consequently» تاکید بر رابطه‌ی علت و معلول دارد و به نوعی راهنمای خواننده برای فهم این نکته است که پیامد ذکر شده اجتناب‌ناپذیر یا طبیعی است. این قید به ارتقای کیفیت ارتباطات نوشتاری و گفتاری کمک می‌کند و موجب می‌شود که بحث‌ها و استدلال‌ها منسجم‌تر و قانع‌کننده‌تر باشند.

    «Consequently» ابزاری مهم برای بیان نتیجه‌گیری‌های منطقی و دقیق است که در گفتگوها، نوشتارهای رسمی و تحلیل‌های مختلف نقش کلیدی دارد. آشنایی با کاربردهای این قید و به‌کارگیری درست آن، مهارت‌های زبان انگلیسی را بهبود می‌بخشد و ارتباطات را مؤثرتر می‌سازد.

    ارجاع به لغت consequently

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «consequently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consequently

    لغات نزدیک consequently

    • - consequent on (or upon)
    • - consequential
    • - consequently
    • - conservancy
    • - conservation
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.