آخرین به‌روزرسانی:

Therefore

ˈðerfɔːr ˈðeəfɔː

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1

برای آن (منظور)، از این‌رو، بنابراین، به‌دلیل آن، سپس، به همین دلیل، به همین منظور

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

I had a fever; therefore, I went to bed.

تب داشتم؛ به همین دلیل به تخت رفتم.

I think, therefore I am.

می‌اندیشم؛ بنابراین هستم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد therefore

  1. adverb as a result; for that reason
    Synonyms:
    so then hence thus consequently accordingly for since wherefore ergo for this reason in consequence and so on account of in that event to that end forasmuch as on the grounds inasmuch as thereupon thence therefrom whence

ارجاع به لغت therefore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «therefore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/therefore

لغات نزدیک therefore

پیشنهاد بهبود معانی