بعد از، پس از، از وقتی که، چون که، نظر به اینکه، از اینرو، چون، از آنجایی که
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She arrived Monday and has been here ever since.
دوشنبه وارد شد و از آن هنگام تا حالا اینجا بودهاست.
She was ill last week but has recovered since.
هفتهی پیش مریض بود؛ ولی چندی است که خوب شده.
They are long since gone.
از مدتها پیش رفتهاند.
It's a long time since I saw him last.
از آخرین باری که او را دیدم، مدتها میگذرد.
They have been reading since ten o'clock.
از ساعت ده مشغول خواندن بودهاند.
since two hours ago
از دو ساعت پیش
She has gained weight since her marriage.
از زمان ازدواجش وزن زیاد کرده است.
I have felt lonely since she left.
از وقتی که او رفته است، احساس تنهایی میکنم.
It is three years since she died.
از زمانی که او مرد، سه سال گذشته است.
Since you are tired, let's not go.
چون خسته هستی، بهتر است نرویم.
از آن هنگام
چون میپرسی...
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «since» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/since