شکل جمع:
disparitiesناجوری، بیشباهتی، عدمتوافق، اختلاف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The disparities of age, income, and education of the two neighbors were obvious.
نابرابریهای سن و درآمد و تحصیلات آن دو همسایه بارز بود.
the disparity between his desires and the realities of his life
تمایز بین آرزوهای او و واقعیات زندگانیش
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «disparity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disparity