امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inequality

ˌɪnɪˈkwɑːlət̬i ˌɪnɪˈkwɒləti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    inequalities

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun C2
نابرابری، عدم تساوی، اختلاف، فرق، ناهمواری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- the inequality of incomes
- نابرابری درآمدها
- belief in the inequality of sexes and races
- اعتقاد به نابرابری جنسیتی و نژادی
- the inequality of the climate
- تفاوت آب و هوا
- the inequality of temperaments
- ناهم‌سانی خلق‌وخوها
- We were slowed down by the inequality of the round.
- ناهمواری زمین از سرعت ما کاست.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inequality

  1. noun prejudice; lack of balance
    Synonyms:
    asperity bias contrast difference discrimination disparity disproportion dissimilarity dissimilitude diversity imparity incommensurateness injustice irregularity one-sidedness partisanship preferentiality roughness unequivalence unevenness unfairness unjustness variation
    Antonyms:
    balance equality evenness similarity

ارجاع به لغت inequality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inequality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inequality

لغات نزدیک inequality

پیشنهاد بهبود معانی