امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inequity

ɪnˈekwəti ɪnˈekwəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable formal
بی‌عدالتی، نابرابری، بی‌انصافی، بیدادگری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The educational system in some countries perpetuates inequity.
- در برخی از کشورها، نظام آموزشی نابرابری را تداوم می‌بخشد.
- The criminal justice system is often criticized for its inequity in sentencing and treatment of different races.
- نظام عدالت کیفری اغلب به‌دلیل بی‌عدالتی در صدور احکام و رفتار با نژادهای مختلف مورد انتقاد قرار می‌گیرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inequity

  1. noun lack of fairness or justice in the distribution of resources, opportunities, or treatment among individuals or groups
    Synonyms:
    unfairness injustice wrong iniquity unjustness
    Antonyms:
    equity fairness
  1. noun An act that is not just
    Synonyms:
    disservice injustice raw deal wrong injury

ارجاع به لغت inequity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inequity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inequity

لغات نزدیک inequity

پیشنهاد بهبود معانی