فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Inequity

ɪnˈekwəti ɪnˈekwəti

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable formal

بی‌عدالتی، نابرابری، بی‌انصافی، بیدادگری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The educational system in some countries perpetuates inequity.

در برخی از کشورها، نظام آموزشی نابرابری را تداوم می‌بخشد.

The criminal justice system is often criticized for its inequity in sentencing and treatment of different races.

نظام عدالت کیفری اغلب به‌دلیل بی‌عدالتی در صدور احکام و رفتار با نژادهای مختلف مورد انتقاد قرار می‌گیرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inequity

  1. noun lack of fairness or justice in the distribution of resources, opportunities, or treatment among individuals or groups
    Synonyms:
    injustice unfairness wrong iniquity unjustness
    Antonyms:
    fairness equity
  1. noun an act that is not just
    Synonyms:
    wrong injustice injury disservice raw deal

ارجاع به لغت inequity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inequity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inequity

لغات نزدیک inequity

پیشنهاد بهبود معانی