با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Ineradicable

ˌɪnɪˈrædɪkəbl ˌɪnɪˈrædɪkəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
ریشه‌کن‌نشدنی، قلع‌و‌قمع ناپذیر، قلع‌نشدنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ineradicable

  1. adjective Firmly established by long standing
    Synonyms: confirmed, deep-rooted, deep-seated, entrenched, hard-shell, ingrained, inveterate, irradicable, set, settled
  2. adjective Not able to be destroyed or rooted out
    Antonyms: eradicable

ارجاع به لغت ineradicable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ineradicable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ineradicable

لغات نزدیک ineradicable

پیشنهاد بهبود معانی