(عقاید و باورها و عادتها) ریشهدوانده، تثبیتشده، پابرجا، ریشهدار، دیرینه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an entrenched bureaucracy
بروکراسی ریشهدار
entrenched cultural habits
عادتهای ریشهدواندهی فرهنگی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «entrenched» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/entrenched