شکل نوشتاری دیگر این لغت: hard-shelled
متعصب، بنیادگرا، سازشناپذیر، سرسخت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The hard-shell preacher's fiery sermons often left a lasting impact on those who heard them.
موعظههای آتشین واعظ متعصب اغلب تأثیری ماندگار بر کسانی که آنها را میشنیدند، بر جای میگذاشت.
The hard-shelled professor was resistant to any new ideas or methods, preferring to stick to the traditional way of teaching.
استاد بنیادگرا در برابر هرگونه ایده یا روش جدید مقاومت میکرد و ترجیح میداد به روش سنتی تدریس پایبند باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hard-shell» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hard-shell