شکل جمع:
disservicesآزار، زیان، بدی، صدمه، بدخدمتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He did his country a great disservice by spying for the enemy.
او با جاسوسی برای دشمن به کشور خود آسیب فراوانی وارد کرد.
شکل جمع disservice در زبان انگلیسی disservices است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «disservice» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disservice