فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Servile

ˈsɜːrvl / / -vaɪl ˈsɜːvaɪl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

بله‌قربان‌گو، نوکرماب، برده‌وار، چاپلوس، چاکر، نوکر

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Ahmad has a servile attitude toward his superiors.

احمد نسبت به مافوق‌های خود رفتار چاپلوسی دارد.

servile employment

شغل بله‌قربان‌گو

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a man of servile ancestry

مردی با اصل‌ونسب برده‌وار

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد servile

  1. adjective grovelling, subservient
    Synonyms:
    submissive obedient humble slavish fawning obsequious sycophantic bootlicking toadying cringing unctuous abject low base despicable ignoble mean menial passive unresisting obeisant beggarly craven eating humble pie eating crow
    Antonyms:
    dominant aggressive

لغات هم‌خانواده servile

ارجاع به لغت servile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «servile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/servile

لغات نزدیک servile

پیشنهاد بهبود معانی