بلهقربانگو، نوکرماب، بردهوار، چاپلوس، چاکر، نوکر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Ahmad has a servile attitude toward his superiors.
احمد نسبت به مافوقهای خود رفتار چاپلوسی دارد.
servile employment
شغل بلهقربانگو
a man of servile ancestry
مردی با اصلونسب بردهوار
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «servile» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/servile