آخرین به‌روزرسانی:

Obeisant

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

محترمانه،‌ بااحترام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

His obeisant manner

رفتار محترمانه‌ی او

He is obeisant toward his mentor.

او نسبت به مربی‌اش رفتار محترمانه‌ای دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد obeisant

  1. adjective showing respect
    Synonyms:
    respectful reverent deferential dutiful respecting regarding reverential courtly standing servile

ارجاع به لغت obeisant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «obeisant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/obeisant

لغات نزدیک obeisant

پیشنهاد بهبود معانی