با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Respecting

American: rɪˈspektɪŋ British: rɪˈspektɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    respected
  • شکل سوم:

    respected
  • سوم‌شخص مفرد:

    respects

معنی و نمونه‌جمله

preposition B1
درباره‌ی، در‌مورد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- his remarks respecting free elections
- اظهارات او درباره‌ی انتخابات آزاد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد respecting

  1. verb Admire; obey
    Synonyms: appreciating, heeding, treasuring, upholding, valuing, noting, recognizing, prizing, considering, esteeming, sparing, attending, cherishing
    Antonyms: dishonoring, despising, condemning, mocking, scorning, disobeying, disdaining, ridiculing
  2. verb Show respect towards
    Synonyms: valuing, honoring, regarding, esteeming, prizing, observing, worshipping, venerating, admiring, reverencing, revering, considering, concerning
  3. adjective
    Synonyms: concerning, in-relation-to, relating to, pertaining to, relevant to, pertinent to, in respect to, with reference to, referring to, in connection with, anent, about, as-for, as-to, with-regard-to, in the matter of

ارجاع به لغت respecting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «respecting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/respecting

لغات نزدیک respecting

پیشنهاد بهبود معانی