احترامآمیز، محترمانه، آمیخته با احترام
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The priest spoke in a reverent tone as he delivered his sermon.
کشیش هنگام ایراد خطبه با لحنی محترمانه صحبت کرد.
The young girl approached the altar with a reverent demeanor.
دختر جوان با رفتاری محترمانه به محراب نزدیک شد.
The students listened with a reverent attitude as their teacher explained the significance of the historical artifact.
دانشآموزان وقتی که معلمشان اهمیت این اثر تاریخی را توضیح میداد، با حالتی آمیخته با احترام گوش میدادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reverent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reverent