فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Menial

ˈmiːniəl ˈmiːniəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
پست، نوکر مابانه، چاکر، نوکر، آدم پست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- from the top down to the most menial levels of the staff
- از بالا تا دون‌ترین سطوح کارمندان
- The rich whom they addressed only in menial tones.
- پول‌دارانی که با آن ها فقط با لحن چاپلوسانه حرف می‌زدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد menial

  1. adjective lowly, low-status
    Synonyms:
    low common humble mean base servile slavish boring dull routine unskilled vile sorry degrading demeaning ignoble abject ignominious subservient baseborn fawning obeisant obsequious grovelling sycophantic
    Antonyms:
    skilled talented superior elevated

ارجاع به لغت menial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «menial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/menial

لغات نزدیک menial

پیشنهاد بهبود معانی