کارهای پیش پا افتاده، کارهای سطح پایین
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was tired of doing menial tasks at work.
او از انجام کارهای پیش پا افتاده در محل کار خسته شده بود.
She had to do some menial tasks before she could be promoted.
او مجبور بود قبل از اینکه بتواند ترفیع بگیرد، کارهای سطح پایینی را انجام دهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «menial tasks» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/menial-tasks