آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Skilled

skɪld skɪld

صفت تفضیلی:

more skilled

صفت عالی:

most skilled

معنی skilled | جمله با skilled

adjective B2

ماهر، چیره‌دست، زبردست، متبحر، کارکشته، کارآزموده، حاذق

The skilled artist painted a beautiful portrait.

هنرمند ماهر پرتره‌ی زیبایی کشید.

The skilled surgeon performed the delicate operation flawlessly.

جراح حاذق عمل حساس را بی‌عیب انجام داد.

adjective

تخصصی، مستلزم تخصص (کار و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Skilled work requires a high level of expertise.

کار تخصصی به تخصص بالایی نیاز دارد.

Skilled labor is in high demand in the current job market.

کار مستلزم تخصص در بازار کار فعلی تقاضای بالایی دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد skilled

  1. adjective having the ability to perform well
  1. adjective showing superior innate capacity
    Synonyms:
    a good hand at
  1. adjective having or demonstrating a high degree of knowledge or skill
  1. adjective having or showing skill; expert.
    Synonyms:
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده skilled

سوال‌های رایج skilled

صفت تفضیلی skilled چی میشه؟

صفت تفضیلی skilled در زبان انگلیسی more skilled است.

صفت عالی skilled چی میشه؟

صفت عالی skilled در زبان انگلیسی most skilled است.

ارجاع به لغت skilled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skilled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/skilled

لغات نزدیک skilled

پیشنهاد بهبود معانی