امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Masterful

ˈmæstərfl ˈmɑːstəfl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
با استادی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- a masterful orchestra conductor
- رهبر ارکستر مسلط
- a masterful performance
- یک اجرای هنری استادانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد masterful

  1. adjective expert, skilled
    Synonyms:
    adept adroit clever consummate crack crackerjack deft dexterous excellent exquisite fine finished first-rate master masterly preeminent proficient skillful superior superlative supreme transcendent
    Antonyms:
    amateurish ignorant stupid unproficient unskilled

لغات هم‌خانواده masterful

  • adjective
    masterful

ارجاع به لغت masterful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «masterful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/masterful

لغات نزدیک masterful

پیشنهاد بهبود معانی