امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

First-rate

fɜːrstˈreɪt fɜːstˈreɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective adverb
عالی، درجه‌یک، تراز‌اول، نخستین درجه، بسیار خوب، کشتی جنگی درجه‌اول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a first-rate teacher
- یک معلم تراز‌اول
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد first-rate

  1. adjective highest quality
    Synonyms: A-1, A number 1, bang-up, best, best-quality, excellent, exceptional, first-class, great, highest-quality, marvelous, of the first water, of the highest type, outstanding, premium, super, superb, superior, superlative, supreme, top-drawer, top-notch, top of the line, unmatched, world-class
  2. adjective superior, excellent
    Synonyms: capital, choice, dandy, fine, first-string, five-star, in class by itself, prime, shipshape, sound, supreme, tiptop, top, top-notch, very good
    Antonyms: bad, inferior, lesser, poor, second-class/second-rate

ارجاع به لغت first-rate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «first-rate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/first-rate

لغات نزدیک first-rate

پیشنهاد بهبود معانی