فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
First-time Buyer
معنی و نمونه‌جمله‌ها
collocation
خریدار بار اول
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The program offers incentives for first-time buyers.
این برنامه برای خریداران بار اول مشوق‌هایی ارائه می‌دهد.
As a first-time buyer, she was nervous about the process.
به عنوان یک خریدار بار اول، او در مورد این فرآیند عصبی بود.
ارجاع به لغت first-time buyer
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «first-time buyer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/first-time-buyer
لغات نزدیک first-time buyer
- - first-rate
- - first-string
- - first-time buyer
- - firstborn
- - firstfruits