شکل جمع:
premiumsمبلغ اضافی، اضافهبها، اضافهقیمت، پول بیشتر
I paid a premium for the organic produce at the grocery store.
برای محصولات ارگانیک در فروشگاه مواد غذایی مبلغ اضافی پرداخت کردم.
The bonds are sold at a premium.
اوراق قرضه را به قیمت بیشتری میفروشند.
حق بیمه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was surprised by the high premium for her health insurance.
او از حق بیمهی بالای بیمهی درمانی خود شگفتزده شد.
He saved money by choosing a plan with a lower premium but higher deductible.
او با انتخاب طرحی با حق بیمهی کمتر اما فرانشیز بالاتر، در هزینهها صرفهجویی کرد.
بنزین ممتاز
My mechanic recommended using premium to prolong the life of my vehicle.
مکانیک من استفاده از بنزین ممتاز را برای افزایش عمر وسیلهی نقلیهام توصیه کرد.
Despite the higher price, I prefer using premium.
علیرغم قیمت بالاتر ترجیح میدهم از بنزین ممتاز استفاده کنم.
ممتاز، اعلا، مرغوب، بسیار باکیفیت
We only deal with premium quality goods.
ما فقط کالاهای ممتاز را خریدوفروش میکنیم.
The premium leather seats in the car provided a luxurious and comfortable ride.
صندلیهای چرمی بسیار باکیفیت در این خودرو، سواری لوکس و راحتی را فراهم میکردند.
اضافی (نرخ و غیره)
The premium amount of money for the car was out of my budget.
مبلغ اضافی برای ماشین خارج از بودجهی من بود.
the premium cost of the vacation package
هزینهی اضافی پکیج تعطیلات
پاداش، اضافهحقوق
The company offered a premium to its top-performing employees
این شرکت به کارکنانی که عملکرد برتر داشتند، پاداش داد.
اوراق قرضه با جایزه
1- به قیمت بالاتر از حد معمول 2- پر ارزش، کمیاب
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «premium» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/premium