آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Premise

    ˈpremɪs ˈpremɪs ˈpremɪs ˈpremɪs

    گذشته‌ی ساده:

    premised

    شکل سوم:

    premised

    سوم‌شخص مفرد:

    premises

    وجه وصفی حال:

    premising

    شکل جمع:

    premises

    توضیحات:

    این لغت به شکل premiss نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری premise رایج است.

    معنی premise | جمله با premise

    noun countable C1

    پیش‌فرض، (منطق) مقدمه، (در جمع) قضایا، صغری یا کبری

    The premise of his argument was that all humans are born with equal rights.

    پیش‌فرض استدلال او این بود که همه‌ی انسان‌ها با حقوق برابر متولد می‌شوند.

    The premiss of the theory was that all matter is made up of tiny particles.

    مقدمه‌ی این نظریه این بود که تمام مواد از ذرات ریز تشکیل شده‌اند.

    verb - transitive formal

    بر اساس چیزی استوار کردن، بر چیزی بنیاد نهادن، بر اساس چیزی قرار دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The lawyer premises his case on the fact that there were no eyewitnesses.

    وکیل پرونده‌ی خود را بر این اساس استوار می‌کند که هیچ شاهد عینی‌ای وجود ندارد.

    The author premises her novel on the idea that love conquers all.

    نویسنده رمان خود را بر این عقیده بنیاد می‌نهد که عشق بر همه چیز غلبه می‌کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد premise

    1. noun hypothesis, argument
      Synonyms:
      assumption supposition thesis proposition assertion presumption postulate argument basis ground posit postulation presupposition evidence proof apriorism
      Antonyms:
      truth reality fact
    1. verb hypothesize
      Synonyms:
      suppose assume presume presuppose posit postulate predicate state introduce start begin commence announce
      Antonyms:
      be factual

    سوال‌های رایج premise

    گذشته‌ی ساده premise چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده premise در زبان انگلیسی premised است.

    شکل سوم premise چی میشه؟

    شکل سوم premise در زبان انگلیسی premised است.

    شکل جمع premise چی میشه؟

    شکل جمع premise در زبان انگلیسی premises است.

    وجه وصفی حال premise چی میشه؟

    وجه وصفی حال premise در زبان انگلیسی premising است.

    سوم‌شخص مفرد premise چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد premise در زبان انگلیسی premises است.

    ارجاع به لغت premise

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «premise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/premise

    لغات نزدیک premise

    • - premillennialist
    • - preminence
    • - premise
    • - premises
    • - premium
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.