شکل جمع:
realitiesحقیقت، واقعیت، هستی، اصلیت، اصالت وجود
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Remove the vagueness from history and give it reality.
ابهام را از تاریخ بزدا و به آن واقعیت ببخش.
I doubted the reality of their accusations.
نسبت به راست بودن اتهامات آنها شک داشتم.
My shirt looks expensive, but in reality I bought it for only five dollars.
پیراهن من گران به نظر میرسد؛ ولی در واقع آن را فقط پنج دلار خریدم.
درواقع، عملی، بهدرستیکه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reality» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reality