با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Verity

ˈverəti ˈverəti ˈverəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    واقعیت، صدق، راستی، صحت، حقیقت، سخن راست، چیز واقعی
    • - verities of the human heart
    • - (فاکنر) راستینه‌های قلب بشر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد verity

  1. noun Correspondence with fact or truth
    Synonyms: accuracy, correctness, exactitude, exactness, fidelity, truth, veraciousness, veracity, veridicality
  2. noun Conformity to reality or actuality
    Synonyms: truth, verisimilitude, actuality, the-true, trueness
  3. noun Something, such as a statement or principle, that is true, especially an enduring truth.
    Synonyms: truth

ارجاع به لغت verity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «verity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/verity

لغات نزدیک verity

پیشنهاد بهبود معانی